به گزارش مشرق - مثل همیشه تغییر عجیب بود، البته که پیش از آن نام زیدان بر
سر زبانها افتاده بود، همه میدانستند که زیدان آرزو دارد روزی سرمربی رئال
مادرید باشد، همه میدانستند که زیدان برای مربیگری در رئال مادرید حتی برای
مربیگری در تیم ملی فرانسه هم ترغیب نشده و از دشان خواسته با قدرت به کارش ادامه
دهد چون او حتی برای دستیاری او در تیم ملی فرانسه هم تلاش نخواهد کرد.
زیزو به دنبال مربیگری در رئال مادرید بود و این را همه میدانستند اما چیزی که هنوز مشخص نبود به تصمیم ناگهانی فلورنتینو پرس باز می گشت، مردی که در سه روز کاری، حداقل ۱۰ بار تاکید کرد که رافائل بنیتس یک مشکل نیست بلکه یک راه حل است.
این راه حل در کمتر از ۱۲ دقیقه اخراج شد، ۱۲ دقیقه طوفانی که تحقیر رافائل را هم در پی داشت. در هر حال زیدان روی کار آمد و در اولین بازی تیمش برابر دپورتیوولاکرونیا خوب عمل کرد و به پیروزی ۵ بر صفر دست یافت. پیروزی که طی آن هت تریک گرت بیل و درخشش بزرگانی چون رونالدو و بنزما ثبت شد، بازی مهمی که طی آن ایسکو و کارواخال همیشه نیمکت نشین فرصت درخشش و حضور کامل پیدا کردند و سیستمی که دیگر ربطی به سیستم بنیتس نداشت، تیمی که برای گل زدن و ارایه یک بازی زیبا وارد میدان شده بود و ترسی از گل خوردن نداشت، این همان چیزی بود که هواداران رئال مادرید میخواستند و بنیتس اجازه اجرایش را صادر نمیکرد.
ویتامین Z در رگهای رئال مادرید تزریق شد و اثرش را خیلی زود در اولین بازی گذاشت اما نباید فرض کنیم که رئال مادرید در همه بازیهای پیش روی خود همینگونه عمل خواهد کرد، البته که دپورتیوو تیم دست و پا بستهای نبود اما شاید بهتر باشد بعد از چند بازی مهم و فشرده درباره مردان زیدان قضاوت کنیم. مربی جوان و خوش فکری که به زعم بسیاری از کارشناسان اسپانیایی کوهی از ایدههای بکر و ناب در دنیای حرفهای مربیگری است و خوب میداند چطور در شطرنج اندیشههای تاکتیکی در لالیگا میدان را خالی نکند.
اما چه اتفاقی در تیم زیدان رخ داده و این ویتامین Z با یاختههای رئال مادرید چه کرده که اینگونه متحول شده است؟ دو جلسه تمرین مگر تا چه حد در یک تیم ایجاد تحول میکند که از مادرید تدافعی یک مادرید کاملا تهاجمی بسازد؟
اتفاقی که رخ داده از دید نویسنده مارکا تغییرات اساسی تاکتیکی در میان بازیکنانی است که مدتها از اصول تاکتیکی به دور بودهاند و مدام دل به توانایی های فردی بستهاند.
در سیستم بنیتس، همه هافبکها مسئول تغذیه رونالدو بودند و بیل و بنزما مسئول به دست آوردن موقعیت برای خودشان، آنها هیچ امیدی به همکاری با مارسلو یا کارواخال نداشتند، قرار هم نبود که کواچیچ یا مودریچ نگران بدون توپ ماندن بنزما باشند، همه نگرانیها معطوف رونالدو بود و جالب این که خود رونالدو از این وضعیت دل خوشی نداشت، او مجبور بود بیش از سایر بازیکنان بدود و معمولا میزان دوندگی کریس در اکثر بازیها تا دو برابر دوندگی گرت بیل ثبت میشد اما در بازی رئال مادرید با هدایتگری زیدان مقابل دپورتیوولاکرونیا این اتفاق دیگر رخ نداد، هافبکهای رئال مادرید با محوریت کمک به همه مهاجمان وارد میدان شدند، هر هافبک به صورت بالقوه توانایی گلزنی هم داشت و رونالدو، بیل یا بنزما برای دریافت توپ از هافبکها باید میدویدند، سیستم شناوری که زیدان در تکریب رئال مادرید ایجاد کرده، دینی و زیبا و چشم نواز است، سیستمی که شاید آخرین بار در رئال مادریدی تماشا کردهایم که زیدان را به عنوان بازیکن در اختیار داشت.
رئال مادریدی که کهکشانی بود و
کهکشانی هم بازی میکرد. سیستمی که جایش در لالیگا خالی بود و رقابت قابل پیش بینی
بارسلونا، اتلتیکومادرید و رئال مادرید را کسل کننده میکرد. اکنون با چنین رئال
مادرید و چنین ستارگانی میشود به تماشای یک لالیگای داغ و غیر قابل پیش بینی
امیدوار شد. مادریدی که ویتامین Z خود را به کمال دریافت کرده و آماده رقابت
برای قهرمانی در لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا است.